مدیریت اجرایی

سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل27: تمرینی براي ایجاد اعتماد به نفس.)همیشه بیشتر از آنچه در سر دارید، در عمل خواهید دید.
●تمرینی براي ایجاد اعتماد به نفس
اعتماد به نفس تقریباً همه چیز را ممکن میسازد، بنابراین یک بار تمرین کوچکی را براي ایجاد اعتماد بـه نفـس درخودم ابداع کردم. صبحها در سر راه خود به اداره، اعداد پلاك ماشین ها را جمع می بستم. اوایل براي تمرین ریاضیات این کار را میکردم، ولی بعدها به خودم تلقین کردم که اگر حاصل جمع اعداد روي پلاك اتومبیلها همراه با عدد9 باشد، که عددي خوش یمن در مشرق زمین است، به معنی خوششانسی اسـت. صـبح  روزهـایی کـه حاصـل جمـعبیشتري با عدد 9 را بدست میآوردم، مثل 39،92،19 اطمینان بیشتري بـه کـسب و تجـارتم داشـتم. امـا اگـر ایـنحاصل جمعها بیشتر به همراه عدد 3 بود، اطمینان کمتري به کارم حس می کردم. گاهی از راننده مـی خواسـتم کـهبیشتر در شهر بگردد تا من حاصل جمع هاي کافی با عدد 9 بدست بیاورم، آنگاه احساس اطمینان می کردم.
ممکن است به دنبال عدد 9 گ شتن خرافی به نظر بیاید، اما وقتی که تعداد بیشتري عدد 9 در ذهن داشته باشید، بـااعداد 9 بیشتري رو به رو میشوید. همه ما قدرت آن را داریم که سرنوشت خود را تغییر دهیم.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل28: فرمول پنهان من براي سلامتی کامل.)●فرمول پنهان من براي سلامتی کامل
ظاهراً بعضی ها تصور می کنند که رازي براي سلامتی کامل دارم، چون با سرعت در تکاپو و فعالیت هستم که به نظر آنها خسته کننده می رسد. شاید کمی پررویی باشد، ولی همیشه خودم را جوان می دانم و در حقیقت هرگز مجبور نبوده ام که نگران سلامتی ام باشم.
در دوران جنگ کره، روزانه بایست در حدود 10 کیلومتر پیاده روي می کردم تا روزنامه بفروشم. شاید همین عمل زیربناي خوبی براي سلامتی ام شده است.به نظر من کسی که سخت کار می کند، به هیچ ورزشی نیاز ندارد. اگر کسی از راز سلامتی من سوال کند، مجبور خواهم شد که بگویم: "کار سخت".من از کارم همه گونه انرژي می گیرم؛ با این وجود می توانم درك کنم که کار ملال آور و خستهکننده براي سلامتی زیان آور است. اما کاري که از آن لذت م یبرید، انرژي بیشتري به شما می دهد، بنابراین لذت را به کار اضافه کنید آنگاه واقعاً احساس شادابی و نشاط م یکنید.فکر می کنم که کمک بزرگ دیگري براي سلامتی این باشد که بتوانید همه چیز بخورید. البته درست و اصولی بخورید.یک ضرب المثل قدیمی می گوید که غذا بهترین داروي پیشگیري است.
اگرچه من یک کارآفرین هستم، ولی واقعاً معتقدم که روان انسان از جسم او مهم تر است. هدف کارآفرین بودن چاق شدن نیست. ما باید آن دسته از گرایش هاي مادي و اقتصادي را که منجر به تن پروري و شکم هاي چاق می شود رد کنیم. ماده گرایی تا آنجایی خوب است که به موازات آن روان انسان نیز غنی شده و تقویت شود.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل29 : چهار طریق براي یافتن بزرگترین معلم خود.)●چهار طریق براي یافتن بزرگترین معلم خود.
تجربه معلم بزرگی است. تجربه حقایق زندگی را به شما میآموزد و شما را پخته مـیکنـد .بـه جـز اعمـال نکوهیـدهاخلاقی، هر چیز دیگري را باید تجربه کرد. سخت ورزش کنید، سخت درس بخوانیـد، هـر تعـدادي کـه امکـان دارد،دوست پیدا کنید و عاشق شوید . سعی کنید بیل زدن یاد بگیرید، رانندگی را بیاموزید و به کوهنوري برویـد . اگـر هـرچیزي را یک بار تجربه کنید، بهتر از آن است که هرگز آن را تجربه نکنید. چون چیزي را باید تجربه کنیـد تـا آن رابشناسید. 
با توجه به تجربه ام، به شما چند نصیحت می کنم:
اول، هر زمان فرصت کردید، به مسافرت بروید. اگر بینش درستی داشته باشید، مسافرت دنیاهاي جدیدي را بـه رويشما میگشاید.جایی وجود ندارد که ارزش یک بار سفر را نداشته باشد، دوم، پیـشنهاد مـی کـنم کـه بـا انـوع آدم هـادوست بشوید . دوستان گوناگون از طبقات مختلف داشتن ثروت بزرگی است.سوم، هر کاري را بـا عـزم و اراده انجـامدهید. اگر اراده واقعی داشته باشید، هر کجا هستید می توانید خلاق باشید. 
چهارم، همیشه یک کتاب جیبی به همراه داشته باشید چون کتاب ها تجربه هاي غیرمستقیم شـما هـستند. کتـاب رانیز مانند دوست گرفتن متنوع و گوناگون انتخاب کنید.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل30: شش کلید موفقیت در آغاز یک شغل تجاري.)● شش کلید موفقیت در آغاز یک شغل تجاري
اگر خلاق باشید، راههاي مختلف بسیاري براي موفقیت در کسب و تجارت وجود دارد.نصیحت من به کسی که کسبو تجارت جدیدي را آغاز می کند، این است:
از همان آغاز کار، باید به سختی کار کنید. هیچ چیزي بدون تلاش بدست نمیآید. نوآوريهاي کوچک اهمیت دارند.
حتی اگر شغل اولیه شما تنها پر کردن تعدادي فرم چاپی باشد، میتوانید راههایی را کشف کنید که آن را با کـارآییبیشتر انجام دهید. نه تنها براي خودتان، بلکه براي دیگران کار کنید. این عمل نوعی بیمه کردن کار است. اگر بـرايیکصد نفر دیگر کار کنید، تجربه من نشان می دهد که چندین برابر برگشت دارد.
از نگرانی بیش از اندازه براي سود خالص شخصی اجتناب کنید. من هرگز پولم را شمارش نکرده ام کـه ببیـنم چقـدردارم. به این علت که همواره اطمینان داشتم که قادر هستم در هر زمانی پول در بیاورم. راز این کار، سخت کارکردن است.اگر به خود اطمینان داشته باشید، هر کاري شدنی است. هر مشکلی که به وجود بیاید، همیشه راهی براي حـلآن وجود دارد.
فرصتهاي بالقوه نامحدود هستند، اما شما بدون کار سخت نمی توانید آنها را ببینید. فکرکردن هم کارسـختی اسـت،و به سوي خلق کارهاي تازه رهنمون می شود.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل31: فقط مجسم کنید که چه کاري را می خواهید انجام دهید.) ● فقط مجسم کنید که چه کاري را می خواهید انجام دهید
شما میتوانید آینده خود را در ذهن خود با قدرت هاي ذهنیتان خلق کنید. اگر خود را کمتر از دیگـران بدانیـد، اگـرمنفیبافی کنید و خودتان را یک آدم معمولی بدانید، در آن صورت، همان خواهید شد که تـصور کـرده ایـد . امـا اگـرخودتان را یک پله بالاتر از دیگران تصور کنید و با اطمینان زندگی کنید، در آن صورت، قطعاً این اتفاق خواهد افتاد.
حتی هنگامی که خیلی جوان بودم، میخواستم که یک صاحب کسب و تجارت شوم. احساس می کردم هـر کـاري راشروع کنم، میتوانم به پایان برسانم. تنها کاري که می باید مـی کـردم ایـن بـود کـه تـصمیم بگیـرم و سـپس موفـقمیشدم. در جوانی وقتی که هیچچیز نداشتم، آن اطمینان عاري از ترس تنها سلاح من بود و باید اعتـراف کـنم کـهاین بزرگترین و موثرترین سلاحی بود که می توانستم داشته باشم.
کارآفرین بزرگ ژاپنی توکوتوشیو یک بار مطلب مهمی درباره استحکام و اطمینان گفـت. او گفـت کـه بـراي موفـقشدن در کاري، باید قابلیت داشـته باشـید، امـا تنهـا قابلیـت کـافی نیـست، شـما همچنـین بایـد انگیـزه، تمرکـز وسخت کوشی داشته باشید. این همان چیزي است که او استحکام نامید.
زندگی درهاي خود را به روي کسانی میگشاید که به خود اطمینان دارند، آنانی که ایمان دارند، آنهایی که زندگی رابا انرژي و قدرت به مبارزه میطلبند. رابرت شولر گفت که :" هر چیزي کـه امـروز داریـم، زمـانی غیـرممکن تـصورم یشد."
معتقدم که افراد با قابلیتهاي بسیار زیاد به دنیا میآیند و خلق شدهاند تا از آنها استفاده کنند و اسـتفاده نکـردن ازآن قابلیتها محروم کردن نه تنها فرد، بلکه کل جامعه است. هرچه که میخواهید انجـام دهیـد، مجـسم کنیـد کـهانجام داده اید، و سپس از عقل خود استفاده کنید، خواهید دید که می توانید آن کار را انجام دهید.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل32: رقیبان خود را چگونه تلقی کنیم.)
 
●رقیبان خود را چگونه تلقی کنیم.
ما در دوران رقابت فشرده زندگی میکنیم، آنقدر فشرده که زندگی خودش رقابت شده است. اگر در مسابقه نفـر اولنشوید، بازنده خواهید شد؛ مدال طلا فقط یکی است.
دوو یک تیم فوتبال حرفهاي دارد به نام "دوو رویالز" و دو سال پیش مـن بـه عنـوان رئـیس اتحادیـه فوتبـال کـردهانتخاب شدم . در فوتبال، به جز دروازه بان، اگر بازیکنی توپ را با دست لمس کند، برخلاف مقـررات اسـت، همچنـیناست اگر بازیکنی بازیکن دیگر را به زمین انداخته و یا سد راه او شود. بازي عادلانه یک ضرورت است.
زندگی نیز مانند فوتبال قوانین و مقررات خودش را دارد. ما همه در بازي زندگی ورزشکار هستیم. باید رقابت کنیم وباید عادلانه بازي کنیم. در غیر این صورت، بازي بیمعنی میشود. مهمترین چیزي که در بازي زنـدگی هـست، ایـناست که رقیبی عادل و عفیف باشیم. این حتی از برنده شدن هم        مهمتر است.
شرکتها به طور بیامان با یکدیگر رقابت میکنند تا تولید بهتري ارائه دهند. در نتیجه این رقابـت کیفیـت بـه نفـعمصرفکننده بهتر میشود. اگر فقط یک سازنده وجود داشت، تکنولوژي و کیفیـت احتمـالاً پیـشرفت قابـل تـوجهینمی کرد.
اما شرکتهایی هم هستند که از وسایل انحرافی استفاده میکنند و رقابت را دور از دسـترس خـود مـیبیننـد . آنهـاشایعاتی را براي رقیبان خود اشاعه میدهند. این همان زمـانی اسـت کـه معنـی و روح صـحیح بـازي عادلانـه  گـمم یشود.
همه شما شنیدهاید که میگویند:" هدف وسیله را توجهی میکند." اما در رقابت صحیح هدفی وجود ندارد که بتواندیک وسیله ناجوانمردانه را توجیه کند . ناجوانمردانـه بـازي کـردن، تجـاوز از اصـول رقابـت صـحیح اسـت. آنهـا کـهجوانمردانه بازي می کنند برندگان نهایی بازي هستند.
 
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل33: خطرهاي حس اغناء.) ● خطرهاي حس اغناء
جوان سرشار از روحیه مبارزه با وضع موجود و ماجراجویی یافتن غیرممکن هاست. همین روحیه است که جوانی را با ارزش می کند و آن روحیه، شادابی جوانی را تضمین می کند. جوان از شکست نمی هراسد.جوانان دنیاي فردا را خلق م یکنند. چون جوان هستند هیچ خطري را نمی شناسند و سرشار از نشاط و طراوت هستند. جوانان آینده اي را مجسم می کنند که پر است از منافع و دستاوردها. 
آرامش، راحت طلبی و صرفاً حفظ وضع موجود را علائم نابودي جوانی بدانید.نمونه هایی را سراغ دارم که جوانان سرزنده و با نشاط وقتی به سطح مدیریت می رسند،احساس رضایت و اغناء می کنند.آنان نمی دانند با رضایت از وضع موجود، خودشان را محکوم به فنا کرده اند.هرگز نباید زمانی  فرارسد که فکر کنید و بگویید:" بالاخره موفق شدم." احساس رضایت از رسیدن به هدف خطرناکترین لحظه است. اگر به یک هدف رسیده اید، باید هدف بعدي را معین کنید.
شرط زنده بودن، حرکت است و فعالیت نشان دهنده زنده بودن شماست. همیشه رضایت و خشنودي نشانه پایان هر چیزي است.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل34: نصیحتی به جوانان) ●به نداي درون گوش دهید.
بعد از غذا خوردن در رستوران، بسیاري از خارجی ها، از گارسون تقاضاي کیسه اي می کنند تا اضافه غذاي خـود را درآن بریزند ولی ما کرهايها این کار را نمیکنیم.به نظر میآید که ما خیلی به ظاهر اهمیت میدهیم. دوست داریـمکه خودمان را جور دیگري نشان دهیم. فکر میکنیم که با تظاهر و ریا میتوانیم توجه دیگـ ران را جلـبکنیم. ما این را پز عالی، جیب خالی می نامیم.
با به رخ کشیدن ظاهر دروغین، زندگی را بر خود حرام نکنید. جوانی دورانی از زندگی است کـه بایـد خـود راوقف گسترش زیبایی درون کنید. ارزش و آراستگی واقعی نمیتواند از ظاهر شما سرچشمه بگیـرد. آنهـا ارزشهـاییهستند که باید از باطن شما نشأت بگیرند. آراستگی ظاهر سبکسري است، اما آراسـتگی واقعـی کـه از بـاطن شـماسرچشمه میگیرد، بلندپایه و ارزشمند است و آراستگی این چنینی پایدار و جاودانـه اسـت. جـوانی دوران مهمـی اززندگی است و آنقدر کوتاه و زودگذر است که نباید صرف هوس هاي فانی شود. اولـین پـروژه مـا در سـودان سـاختنمیهمانسراي ریاست جمهوري بود. دولت سودان واقعاً مایل نبود که با ما معامله کند هر چند من احساس مـیکـردمکه اگر این فرصت را از دست بدهیم، هرگز قادر نخواهیم بود که به بازار سودان راه پیدا کنیم. تصمیم گرفتم به جاي حرف زدن، وارد عمل شوم. چرا؟ چون معتقدم "دو صد گفته چون نیم کردار نیست."
حرف زدن، راه متقاعد سازي نیست، حرف مهم است، و باید قادر باشید که خوب و صادقانه حـرف بزنیـد. بایـد قـادرباشید که با افکارتان دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، ولی عمل است که واقعاً روي دیگران تـاثیر مـی گـ ذارد. حـرفممکن است گاهی بیاثر باشد، اما عمل هرگز چنین نیست و ناکامی ندارد. اگر واقعـاً مـی خواهیـد کـه کـسیحرف شما را باور کند و به شما ایمان بیاورد، باید صادقانه و به طور قانع کننده اي عمل کنید.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل35: دنیا مال شماست) ●دنیا مال شماست
باید آیندهنگر بود . مردمی که همیشه به گذشته چسبیدهاند و همواره مـیگوینـد :" قـدیما همیـشه مـا ..."، گذشـتهچشم آنها را کور کرده و نمی توانند آینده را ببینند. به گذشته چسبیدن و به آسایش وضع موجود راضی بـود ن، شـمارا از دیدن آینده محروم می سازد.
قورباغهاي که در قعر چاه زندگی میکند، هیچ درکی از گستردگی جهان اطـراف خـود نـدارد. کـوهی کـه از آن بـالامیروید، هرچه بلندتر باشد، چشمانداز وسیع تري در پیشرو خواهید داشت. هرچه پرنده بیـشتر اوج بگیـرد، جهـانگستردهتري در مقابل خواهد داشت . بیرون رفتن و مشاهده این جهان پرابهت دیدگاه شما را وسیع کـرده و بـه شـماکمک می کند که بر خودخواهی و خودمحوري فائق بیایید.
از همان ابتدا، هدف من جهان بود. بازار داخلی محدود و بازار جهـانی محـدود اسـت. بـا برداشـتن مرزهـا و موانـع وگشودن آن بازار نامحدود، دوو را رشد و توسعه دادم. از آغاز، الویت استخدام را به آنهایی دادم که مایل بودنـد جهـانرا به مبارزه بطلبد. آنانی که میخواستند دنیاي تازه اي خلق کنند، و آنانی کـه جهـانی فکـر مـی کردنـد، چـون آنـاننشان دهنده روحیه دوو بودند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل36: افرادي که بیشترین تاثیر را روي من گذاشتند) ●افرادي که بیشترین تاثیر را روي من گذاشتند
اعتقاد دارم آدم هایی را که ملاقات می کنید می توانند روي جهت و کیفیت زندگی شما اثر بگذارند. ادامه دادن راه آدم هاي نمونه و مورد احترام شما، امري اجتناب ناپذیر است.
بیشترین سهم از آنچه امروز هستم، حاصل دیدارهاي معنی داري است که با آدم خاصی داشته ام. آد مهایی که همیشه در خاطرم زنده هستند. بنابراین بگذارید در اینجا نامی از آنها ببرم. مادر من شخص فوق العاده برجسته اي بود. البته اکثر مردم براي مادرانشان احترام قائل هستند، ولی من به طور اخص به مادرم افتخار می کنم. او را هنوز م یتوانم روشن و واضح به خاطر بیاورم، یک مذهبی متقی که بدون استثناء روزي چهار بار دعا می کرد و حمد و ثنا م یخواند. باید بگویم که دعاهاي او منبعی عظیم از قدرت براي من بود.
معاون گروه دوو، لی وو- بوك یکی از همکلاسی هایم بود وقتی که دوو را تاسیس کردم و یافتن کمک بسیار سخت بود، لی همیشه حی و حاضر بود تا کمکم کند. مشکل است که قدردانی خود را نسبت به او بیان کنم که چگونه در همه حال در کنارم بود.
یکی از معلم هاي دبیرستان به نام لی سوئک – هی نیز تاثیر بسیاري روي من گذاشت. او اکنون رئیس بنیاد دوو م یباشد. آقاي لی در زندگی من، اولین کسی بود که شخصیت و نیروي بالقوه خفته مرا تشخیص داد و به همین دلیل است که معتقدم دیدار با او نقطه عطفی در زندگی من بود. اگر افراد به شما ایمان داشته باشند، شما هم سعی م یکنید هرگز آنها سرشکسته نشوند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل37: درسی از جهان عنکبوت ها) ●درسی از جهان عنکبوت ها
نوعی عنکبوت وجود دارد که با مهارت زیادي تعداد بسیاري تخم در پوست تنه درختان می گذارد و آنها را با تارهاي خود پنهان می کند. وقتی نوزادان از تخم بیرون می آیند، مادر بدون آنکه به فکر خودش باشد، به دنبال تهیه غذا براي نوزادانش می رود، درست مثل حیوانات و حشرات دیگر که همین کار را می کنند. وقتی نوزادان به اندازه کافی قدرت پیدا کردند که بتوانند غذاي خود را تهیه کنند، مادر خسته و وامانده می میرد.
رفاه نسل آینده بستگی به فداکاري هایی دارد که نسل کنونی انجام می دهد. به راستی، که هیچ رفاهی بدون فداکاري ممکن نیست.
تجربه من نشان می دهد خانواده هایی که خوب زندگی می کنند آنهایی هستند که والدینشان فداکاري کرده اند و براي نسل بعد به سختی کار کرده اند، به جاي آنکه براي خودشان کار کنند. گویی که از قانون عنکبوت ها پیروي کرده باشند، والدین ما کمربند خود را محکم بسته اند و براي ما سخت کار کرده اند. رفاه امروز ما حاصل فداکاري هاي نسل قبل می باشد.
ما باید حس فداکاري گذشته و روحیه به مبارزه طلبیدن آینده را تجدید کنیم، چون هنوز در دورانی زندگی م یکنیم که کار سخت و مداوم می طلبد. اگر واقعاً از دیدگاه فداکاري هر نسل براي نسل دیگر به مسئله نگاه کنید ،پس هر نسلی باید براي آینده اي حتی بهتر فداکاري کند. مهم نیست که دستاوردها چه هستند ،یک نسل باید خود را کنترل کند تا احساس رضایت نکند. احساس رضایت یک نسل به عدم رضایت نسل بعد می انجامد.
بچه، میوه از درختی می چیند که پدربزرگش آن را کاشته باشد. اگر درختی وجود نداشته باشد، بچه میوه اي نخواهد داشت که بچیند .اگر کل یک نسل تنها به فکر خودش باشد، چه چیزي براي نسل بعد باقی خواهد ماند؟ اگر حتی ما وجود نداشته باشیم تا میوه ها را بچینیم، مسئولیت داریم تا درخت ها را بکاریم.
فداکاري تنها زمانی ممکن است که تمام افکار "من" را از خود دور کنید یعنی وقتی که شما تنها به فکر دیگران باشید و "خوب بزرگتر" را به حرص و ولع و منافع خود ترجیح دهید. فداکاري شکل غایی ایثار است. 
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل38:یک رهبر چه ویژگی هایی باید داشته باشد) ●یک رهبر چه ویژگی هایی باید داشته باشد
یک ضربالمثل کرهاي میگوید :" چشمهساران زلال هستند که رودهایی با آب تمیز و زلال را تشکیل می دهنـد ." و این درست است. آبهاي بالادست باید زلال باشند تا یک رودخانه پاك و تمیز باشد.جامعه هم همینطور است. رهبران باید پاك و عفیف باشند تا جامعه پاك باشد، اغراق نیست اگر بگوییم که جامعه را با رهبرانش می توان ارزیابی کرد.
ویژگی هاي یک رهبر چیست؟ رهبران بایـد قابلیـتهـاي بـسیاري داشـته باشـند. آنهـا بایـد قـاطع بـوده و قـدرتسازماندهی داشته باشند. رهبران باید با رهبري قوي تضادها و بی لیاقتی ها را اصلاح کنند.
رهبران بای د حس وظیفهشناسی داشته باشند. رهبران بایست کار خود را حکمی آسمانی تلقی کنند. آنها بایـد بـرايکار خود زندگی کنند و براي آن نیز بمیرند. تنها و تنها ماموریت آنها همین است و بس.
کسی که رهبري را ابزاري براي منافع شخصی خود میداند، صلاحیت رهبري ندارد. رهبر بایست حس مهم فداکاريداشته باشد که آن از حس ماموریت سرچشمه میگیرد چرا که این دو دست در دست یکدیگردارند و همراه یکـدیگرهستند. رهبریت چیزي نیست که تنها از نشستن در یک جایگاه رفیع به دست بیاید .تنهـا آنـانی کـه حاضـر هـستندزندگی خصوصی خود را فدا کنند، چیزهاي مورد علاقه خود حتی خانواده خود را، می توانند رهبر شوند.
از طرف دیگر، آدمهاي دیگري هستند که تنها به خاطر خوشبختی و منافع خودشان کـار مـی کننـد . آنهـا بیـشتر بـازندگی خانوادگی و شخصی خود خوشبخت و خشنود هستند تا با آن حس رضایتی که از حرکت به سوي موفقیـت وتوسعه سرچشمه می گیرد. اینگونه افراد هرگز از سطح مدیریت بالاتر نمی روند.
کسی در جایگاه یک رهبر مورد احترام است که حس ماموریت واقعی، حس فداکاري و ارزشهاي قـوي در او وجـودداشته باشد . این وجه افتراق یک رهبر و یک دیکتاتور است. مـردم از روي احترامـی کـه بـراي یـک دیکتـاتور قائـلهستند ا ز وي اطاعت نمیکنند، بلکه این اطاعت از روي ترس است. مردم از رهبران واقعی نمی ترسند، بلکه بـه آنـاناحترام می گذارند. قدرت و اعتبار از احترام نشأت می گیرد و یک رهبر باید احترام را کسب کند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل39: پول خنثی است) ● پول خنثی است
یک انسان باهوش میداند که چگونه از وقت و پول عاقلانه استفاده کند. بنابراین بگذارید بـه شـما بگـویم کـه حتـیمبلغ ناچیزي را نیز به هدر ندهید همانطور که نباید وقت خود را هدر دهید.
خوب است که از عنفوان جوانی برخورد سالمی با پول داشته باشید. البته پول به خودي خود خنثی اسـت، پـول نـهخوب و نه بد است. چیزي که خوب یا بد است این است که چگونه از آن استفاده می کنید.
از پول زمانی باید استفاده کرد که ضرورت ایجاب میکند، و معیار آن قابلیت فایدهرسانی است . پول هنگامی عاقلانـهخرج میشود که هزینه تحصیلی خود را بپردازید. صرف هزینه هاي پزشکی خودتان شود، و یـا بـه نیازمنـدان کمـککنید، که در چنین مواردي نباید خسیس بود.
از پول احمقانه استفاده نکنید، مثلاُ هوس می کنید چیزي را بخرید در حالی که اصلاً به آن احتیاجی ندارید. 
وقتی شرکت ماشینسازي ک ره را خریدم تصمیم گرفتم که تسهیلات رفاهی کارکنـان را ایجـاد کـنم. مـدیران در آنزمان به مخالفت برخاستند. مدیران اعتراضهاي قابل قبولی داشتند. شرکت با کسري موازنه پرداخت جـدي روبـهرو بود. مدیران احساس میکردند که اولویت باید به تسویه بدهی شرکت داده شود، و واقعاً هـم دلیلـی بـر رد ایـن ادعـانداشتم. اما تردید به خود راه ندادم. تصمیم من این بود که اول منافع کارکنان را در نظر بگیرم.
اگر چیزي براي من باارزش باشد، دیگر به فکر رقم و مقدار آن نیستم. ازطرف دیگر، اگر ببینم کـه پـولی غیرعاقلانـهخرج می شود، خیلی خیلی ناراحت  میشوم.
کارخانههاي تولیدي دوو آلودگی زیادي را ایجاد نمی کنند، اما اگر کارخانه اي ایجاد آلودگی کند، تردیدي به خـود راهنمی دهم تا براي ساختن امکانات حفظ محیط زیست در کارخانه پول خرج کنم. 
ما خوب میدانیم که چطور به شکلی موثر و صحیح از پول استفاده کنیم. کسی که پول را به موقـع خـرج مـی کنـد،کسی است که می داند چگونه عاقلانه از پول استفاده کند. همه چیز بستگی به شعور       استفادهکننده دارد.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل40: بهترین نوع مدیرعامل) ●بهترین نوع مدیرعامل
یکی از انواع مدیرعامل ها کسی است که احترام زیادي هم برایش قائل هستند و استحقاق این احترام را نیز دارد. او زیردستانش را تشویق می کند تا افکار جدیدي را ارائه دهند و جزئیات آن را بخوبی انجام دهند. این نوع مدیر عامل براي خیلی از شرکت ها مناسب است.
اما من از نوع دیگر هستم، مدیري که خود دست اندرکار است. البته این نوع مدیریت خطرات خاص خود را دارد.
وقتی کارکنان با طرح ها یا ایده هایی پیش من می آیند که بسیار هم سخت روي آنها کار کرده اند، من می خواهم آنها را تشویق کنم، ولی همواره راه بهتري براي انجام آنها به نظرم می رسد.
به همین صورت است وقتی که مدیران نزد من می آیند و با افتخار توضیح می دهند که چگونه تصمیم دارند از پروژه اي حمایت مالی کنند. هرچند بسیار مشتاق به تشویق مدیران هستم، ولی تقریباً همیشه طرح هاي آنان م یتواند بهتر باشد و باید به آنها بگویم که : "بهتر از این می تونی این کار رو بکنی." نوع رهبري من ممکن است مناسب همه شرکت ها نباشد، اما باعث می شود تا دستاورد افرادم آنقدر بالا باشد که حتی خوابش را هم نمی دیده اند .
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل41: چگونه پول در آوریم و چگونه آن را خوب خرج کنیم) ● چگونه پول در آوریم و چگونه آن را خوب خرج کنیم
وقتی صحبت از پول درآوردن باشد، من یک خبره هستم. هرجایی که می روم، فوراً متوجه می شوم پول را از کجا م یتوان درآورد. یک بار به شوخی گفتم که در هر خیابانی پول ریخته است، بنابراین می توانم آن را پارو کنم. البته ،جاهایی در دنیا وجود دارند که خیابان هایش پر از پول نیستند وپول درآوردن در آنجاها مشکل است.
چون براي پول درآوردن استعداد دارم، هرگاه براي بازدید به جایی می روم، فوراً به من الهام می شود که چه کالایی در این مکان به فروش می رود. اما استعدادي که هنوز در من نیست و باید بوجود بیاید و یکی از از عیب هاي من است این است که وقتی به پول خرج کردن می رسم، پول درآوردن را فراموش می کنم.
من پول را در گوشه و کنار دنیا براي خود و خانواده ام درنیاورده ام .اگر اینطور بود، تا حالا مرد بسیار ثروتمندي بودم و در عین حال احساس پوچی می کردم. هرگز احساس نکردم که دوو متعلق به من است. من مالک دوو نیستم، من متخصص در مدیریت آن هستم.
خیلی ساده بگویم، همه پولی را که من درآورده ام به من تعلق ندارد.
انجام کسب و تجارت صرفاً براي ارضاء خواسته هاي خود اشتباه است. علت آنکه از بعضی از کارآفرینان انتقاد می شود این نیست که پول زیاد درنیاورده اند یا اینکه خیلی زیاد پول درآورده اند، بلکه علت این انتقادات آن است که این کارآفرینان نمی دانند چگونه عاقلانه از آن استفاده کنند.
اگر شما استعداد استفاده عاقلانه از پول را ندارید، پول را در اختیار کسی قرار دهید که این استعداد را دارد. کار سختی نیست، فقط تصور کنید پولی را که درآورده اید تنها و تنها متعلق به خود شما نیست.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل42: چرا مدیران ارشد باید پایینتر از حـد امکاناتـشان زنـدگیکنند.)
●چرا مدیران ارشد باید پایین تر از حد امکاناتشان زندگی کنند.
معمولاً وقتی در سفر هستم از اقامت در سوئیت هتل خودداري میکنم. یک اتاق معمولی کفایت مـیکنـد چـون دراین اتاق فقط میخوابم و در کشورهاي جهان سوم معمـوًلاً در اقامتگـاه کارکنـان دوو بـا دیگـر کارکنـان دوو اقامـتم یکنم تا ببینم آنها چگونه زندگی می کنند و وقت بیشتري را با آنها می گذرانم. 
این فقط به خاطر آن نیست که فروتنی نشان دهم و یا صرفهجویی در پول کنم، بلکه میخواهم روحیه اصلی خـودمرا نشان دهم. شما باید زیر سطح امکانات خود زندگی کنید، این به شما حاشیه امنیتی مـی دهـد . اگـر شـما در یـکسطح عالی زندگی کنید،  آنگاه زندگی در سطح پایین تر مشکل می شود.
هر کس حد و مرز خاص خودش را دارد. حد و مرزي که میتواند از عهده آن بربیاید و بیشتر مردم سـعی مـی کننـدنشان دهند که میتوانند بهتر از آن زندگی کنند، واقعاً بالاتر از استطاعت خود. من احساس راحتی بیشتري میکـنماگر حداقل یک پله پایین تر از حد توان خود زندگی کنم.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل43: چرا دیوانه وار کار می کنم) ●چرا دیوانه وار کار م یکنم
من احساس میکنم که یک شرکت نباید فقط براي منافع مادي وجود داشته باشد. شرکتهایی که تنها براي منـافعمادي وجود دارند و شرکتهاي دیگري تنها براي انجام دادن کار، افرادي هم هستند که تنها بـه فکـر بدسـت آوردنپول هستند و افراد دیگري تنها براي انجام دادن کار وجود دارند.
افرادي که تنها دلبسته ثروت خود هستند هرگز راضی نخواهند شد، چون براي حرص و طمع آنها حدي وجود ندارد.
کسی که تنها براي ثروت خود زندگی میکند، هرگز نمیتواند لذت واقعی زندگی را بفهمد، چـون طبیعـت حـرص وطمع مادي حد و مرز نمی شناسد.
به مقدار ثروت و دارایی خود بالیدن احمقانه است، چون معنی این کار این است که شما چیز دیگـري بـراي بالیـدنندارید. کسی که مقدار زیادي ثروت روي هم انباشته و نمی داند که چگونه از آنها به نفع مردم استفاده کند، ثروتمنـدنیست، بلکه فقیر است. از طرف دیگر، کسی که ثروت ناچیزي دارد و میداند که چگونه از آن به نفع دیگران استفادهکند، ثروتمند واقعی است.
اگرچه من مدیر یک شرکت معظم هستم، هیچ علاقهاي به اموال و دارایی ندارم. مردمـی کـه تـصور مـیکننـد یـککارآفرین از روي حرص و ولع براي اموال و دارایی شرکتی را اداره می کند هرگز قادر به درك لذت ناب موفـق شـدنبه ساختن یک شرکت بزرگ یا انجام کسب و تجارت بزرگ نخواهد شد. آنها تصور مـی کننـد مـن کـه شـبانه روز 24 ساعته را خیلی کوتاه می دانم، باید احمق باشم اگر همه این رنج ها را تنها براي ثروت و دارایی خود تحمل نکنم.
اما براي به دست آوردن چندرقاز پول دیوانهوار کار نکردهام .من براي لذت انجام کار یک معتاد به کـار سـخت کـوششده ام .هرگز ثروت و اموال حتی با لذت انجام کار در اداره کردن یک شرکت هم قابل مقایسه نیست.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل44: افتخار می کنم که در آفریقا به سختی کار کرده ام) ●افتخار می کنم که در آفریقا به سختی کار کرده ام.
مهم ترین  راه به حداقل رساندن خطر در یک موقعیت متغیر مراقبت مداوم از آن است، و دلیل سفرهاي من به نقاط مختلف آفریقا همین است. روزهایی که جوانتر بودم، دو یا سه کیسه بزرگ از نمونه کالاي مان در هواي بسیار گرم کشورهاي آفریقایی به همراه می بردم و راه هاي خاکی شهر هاي آفریقایی را طی می کردم. چنان عرق می کردم که گویی تازه دوش گرفته بودم. اما در آن زمان افتخار می کردم که اولین صاحب کسب و تجارت کره اي بودم که قدم در آن بازار تازه می گذاشتم.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل45: آیا کار زیاد به زندگی خانوادگی تان آسیب            میرساند؟) ●آیا کار زیاد به زندگی خانوادگی تان آسیب             میرساند؟
خیلی ها از من درباره تاثیر کار زیاد بر روي زندگی خانوادگی سوال می کنند. من اعتقاد دارم که زندگی خانوادگی خوشبخت، کلید همه دستاوردهاي موفقیت آمیز است. بیشتر افراد دوو به علاوه خودم، معتقدند که کارکردن زیاد و مداوم به خانواده آسیبی نمی رساند، بلکه بر عکس، شکوفایی به بار می آورد. اینگونه نگرش ما را از مردم کشورهاي پیشرفته متمایز می سازد.
حتی اگر خیلی گرفتار باشید، باز هم می توانید فرصتی داشته باشید تا با خانواده تان سپري کنید.معمولاً کمتر کار داشتن براي افراد ما دردآور است چون ما براي کار ساخته شده ایم.ممکن است تصور کنید که از لحاظ اجتماعی آدم محافظه کاري هستم، اما در کره، امریکا و هر کشور دیگري همه چیز بر پایه زندگی خانوادگی و اخلاقیات استوار است. با این وجود یک شوهر آمریکایی که در حدود 50 سال دارد، به خارج از کشور می رود و با زن جوان و جذابی آشنا  میشود و بلافاصله همسرش را طلاق می دهد. هر مدیر اجرایی که چنین کاري را در کره انجام دهد، کارش ساخته است. هیچکس به او احترام نمی گذارد.
گاهی بین من و همسرم اختلافاتی پیش می آید، علیرغم این اختلافات، عشق ما همچنان رو به رشد است. وقتی مشکلاتی بین زن و شوهر بروز می کند، صبر می تواند همچنان آنها را به یکدیگر نزدیک تر کند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل46: نتایج مثبت جایزه) ● نتایج مثبت جایزه 
در سال هاي اولیه تاسیس دوو جوایز بسیاري دریافت می کردم که سمبل قدردانی اجتماعی بودند در حالی که این جوایز نوعی تشویق به حساب می آیند، اما به نوعی محدودیت هم به وجود می آورند؛ به دلیل جایزه گرفتن، به دلیل شهرت به عنوان برنده جایزه، و به علت آنکه می خواهید قابلیت هاي جایزه گرفتن خود را ثابت کنید، راه دیگري به جز کارکردن بیشتر در پیش ندارید.
این همان کاري بود که من کردم، چون نمی خواستم به اعتماد و اطمینانی که جامعه نسبت به من ابراز کرده خیانت کنم. 
اگر افراد حتی یک جایزه کوچک هم دریافت کنند، احساس خوبی به آنها دست می دهد و به طور طبیعی مردم دوست دارند که تشویق و تمجید شوند. غرور حاصل از گرفتن جایزه در شما انگیزه ایجاد می کند که سخت تر و بهتر کار کنید.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل47: تنها چیزي که نمی شود از دستش داد) ●تنها چیزي که نمی شود از دستش داد
چیزهاي بسیاري وجود که آدم نباید آنها را از دست بدهد. مهم ترین آنها آبرو است.
بنابراین براي حفظ آبرو و نام خوب خود چه کار می کنید؟ با خودتان مطابق با عنوانتان رفتار کنید. اگر معلم نامیده م یشوید، در صورتی که مثل یک معلم رفتار نکنید، وجهه خود را از دست می دهید. اگر دانشجو نامیده می شوید، از شما انتظار می رود که مثل یک دانشجو رفتار کنید. هر عنوانی شخصیتی را با خود همراه دارد. شما باید قوانین شخصی رفتارهاي خاصی داشته باشید و هنگامی که آن قوانین را می شکنید، خودتان را در معرض انتقاد قرار م یدهید. آدم هایی در دنیا هستند که نسبت به آنچه که هستند، بی توجهی می کنند. همه اینها تصور غلطی از ماموریت اجتماعی خود که با نام آنها پیوند خورده است، دارند. اداره کردن یک شرکت شامل همین نوع از ماموریت اجتماعی می شود. من اعتقاد دارم که یک کارآفرین شخصی است که ماموریتی به او محول شده که به توسعه اجتماعی و پیشرفت از طریق فعالیت اقتصادي کمک کند.
اگرچه نام گروه دوو اکنون محدوده وسیعی از کسب و تجارت و فعالیت هاي صنعتی را در بر می گیرد، اما نمی گذارم دوو در زمینه هاي خاصی از کسب و تجارت شرکت کند. اول بخش خدمات است که تسهیلات لازم براي لذت گرایی را در اختیار دارد.
دوم واردات اقلام مصرفی غیرضروري است.
سوم حیطه کسب و تجارتی است که با رشد شرکت هاي متوسط و کوچک تزاحم ایجاد می کند.
تمام این محدودیت هایی که خودمان ایجاد کرده ایم، بر اساس نام و آبروي کیم وو- چونگ و دوو است. تمام این نام ها براي ما ارزشمند و محترم هستند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل48: وادار کردن مردم معمولی به انجام کارهاي فوق العاده)●وادار کردن مردم معمولی به انجام کارهاي فوق العاده
اعتقاد دارم که هرکسی قابلیتهاي بی پایانی دارد، ولی به جز در شرایط استثنایی، هیچگـاه ایـن قابلیـت هـا تحریـک نمیشوند.
ما شرکت خود را زمانی تاسیس کردیم که کشور کره فقیر بود، و ما هر روز از ساعت 7 یا 8 صبح تا ساعت 11 شـبکار میکردیم. توافق کرده بودیم که باید این کار را براي کـشور، شـرکت و خودمـان انجـام دهـیم. همـه مـا افتخـارمیکردیم که ساعات طولانی کار کنیم. این نوع توافق باعث شد که هر کسی نوآوري کنـد و افکـار تـازه اي را مطـرحکند.
به خاطر توافقی که با هم کرده بودیم، علیرغم ساعات طولانی که کار میکردیم، هیچکس شکایت نداشت. وقتی افراد را به این صورت با هم متحد کنید، قدرت عظیمی بدست  میآید.
اگر افراد صمیمانه با هم کار کنند، میتوانند مشکلات را حل کنند. کار مهم مدیران این است که بدانند چگونه افـرادرا جابهجا کنند تا چنین کار خوبی را ارائه دهند.کارخانه کشتیسازي ما که مشکلات فراوانی داشـت، قابلیـت تولیـدخود را در سال 100 درصد افزایش داد. من آنجا  میرفتم و خودم با کارگران سروکله می زدم. در صورتی که به توافق م یرسیدیم، قدرت بسیار زیادي آزاد  میشد.
اگر میخواهید در اوج بمانید، باید همانقدر سختتر کار کنید. اگر راضی به وضع موجود باشید، آنهایی که عقب تـر ازشما هستند فقط کافی است که از شما تقلید کنند و به شما برسند.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل49: در یک اجتماع مصرفی، داراها مشکل ساز هستند.)●در یک اجتماع مصرفی، داراها مشکل ساز هستند.
در چند سال اخیر، ما کره اي ها نسبتاً مرفه شده ایم. متاسفانه یکی از اثرات جانبی این رفاه تازه بوجود آمده اسراف است.
همه مردم در کره دیوانه وار پول خرج می کنند و هیچ کس پس انداز نمی کند و این به معنی دردسر است بنابراین باید هزینه هاي خود را کاهش دهیم. حافظه مردم ضعیف است. چون هنوز مدت زیادي نگذشته که ما زنجیرهاي فقر را پاره کرده ایم.
مصرف زیادي خطرناك است و تبدیل به عادتی ناپسند  میشود. یک ملت مصرف کننده که بیش از استطاعت خود خرج  میکند، ملتی پر از دردسر است.
ثروتمندان باید از زندگی اشرافی خود دست بکشند. در عوض به رخ کشیدن ثروت خود با مصرف بی رویه، باید ثروت خود را با ندارها و نیازمندان قسمت کنند. ما باید اخلاق رفاه عمومی را حفظ کنیم. ثروتمندان باید فاصله بین دارا و ندار را از بین ببرند. این طرز تفکر که به هیچکس ربطی ندارد که ثروتمندان چگونه پولشان را خرج  میکنند، ملت را به دردسر  میاندازد.
مسئولیت شخص نسبت به جامعه به نسبت افزایش  داراییاش بیشتر  میشود، هر آنچه که ما داریم از جامعه بوده و توسط جامعه به ما داده شده است.
هرچه بیشتر دارید باید قناعت کارتر شوید و مسئولیت بیشتري در قبال هدایت گرایش هاي اجتماعی در جهت سالم احساس کنید. این امر با  سختتر از دیگران کارکردن و قانع تر از دیگران بودن میسر  میشود.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل50: آیا آمریکا در حـال از دسـت دادن روحیـه پیـشتازي خـوداست؟)
●آیا آمریکا در حال از دست دادن روحیه پیشتازي خود است؟
گاهی اوقات نگران میشوم که روحیه پیشتازي آمریکا آرام آرام از دست می رود، منظور اشتیاق امریکا براي مبارزه بـا ناشناختههاست.
به نظر میرسد که زندگی خوب در امریکا توزیع منابع انسانی را منحرف میکند. هجوم فارغالتحـصیلان مـستعد بـهوال استریت، بانکهاي سرمایهگذاري و دفاتر وکالت، خلاء استعداد را در صنایع تولیـدي امریکـا بـه وجـود مـی آورد.
بدون این افراد امریکا چگونه قرار است که قابلیت تولید را بهتر کند؟
سختکوشی در محل کار به معناي کارکردن در ساعت بیشتر نیست، به معناي کارکردن براي کار هم نیـست. ارزش واقعی سختکوشی در محل کار را میتوان در تعیین یک هدف روشن، داشتن اعتماد به نفس و نهایت سعی خـود راکردن جستجو کرد.
به عقیده  من سقوط حس رقابت امریکایی نه تنها به علت ضعیف شـدن اخـلاق کـار، بلکـه بـه علـت از دسـت دادنرهبري در صنعت است. رهبري که روزي افتخار جهان بود.
صنعت امریکایی جهان را در زمینه هاي سرمایه گذاري و توسعه فناوري و افزایش تقاضاي جهانی رهبري می کرد. امیدوارم که تولید امریکایی روز به روز بهتر شود، چون براي جهان داراي اهمیت است کـه ایـالات متحـده موقعیـترهبري اش را حفظ کند.
اگر کسی از من بپرسد: آیا امریکا دارد روحیه پیشتازي خود را از دست می دهد؟ باید بگویم که : خیر. در حقیقت به نظر من گویی امریکا دارد مجددًاً روحیه پیشتازي مشهور خود را بدست می آورد.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل51: چرا نمی شود سود خود را از جیب دیگران تامین کرد.)●چرا نمی شود سود خود را از جیب دیگران تامین کرد.
آدمها نمیتوانند تنها زندگی کنند. هر کسی جزئی از جامعه است و مردم همه به یکدیگر نیاز دارند. مـردم جامعـه رام یسازند و در عین حال، جامعه مردم را می سازد.
مفهوم زندگی در از خودگذشتگی یافت میشود، نه در خودخـواهی و خودپـسندي. امـا مـا تـازگیهـا بـه مـشکلاتاجتماعی به وجود آمده توسط مردمی که فکر میکنند آنها، و فقط آنها، بدون در نظر گرفتن دیگران، زنـدگی خـوبیخواهند کرد، برمیخوریم. اگر شما حتی ذرهاي براي دیگران ارزش قائل شوید هرگز موادمخدر نخواهید فروخت و یـابه مواد غذایی آنها مواد خطرناك اضافه نخواهید کرد.
در هر شغلی که هستید نباید به دام خودخواهی بیفتید. باید پایتان را از دایره حرف و ولع شخصی فراتـر گذاشـته وبه فکر خوشبختی عموم مردم باشید.
با یکدیگر زندگی کردن بسیار فراتر از در کنار یکدیگر زنده بودن است، با هم زندگی کردن شامل باهم رشد کـردن وبا هم ترقی کردن است، آنچه ما آن را "با هم به رفاه رسیدن" می نامیم و این بنیان فلسفه شرکتی من است.
من همواره از این دیدگاه به معامله نگاه میکنم که طرف مقابل نیز همانقدر از آن سود ببرد کـه مـن خـواهم بـرد،ولی چون به این ترتیب، ما یک رابطه دراز مدت سودآور دو طرفه و سالم را تضمین میکنیم. بسیار مهم است که بهدیگران بفهمانیم که آنها از معامله با شما زیان نخوهند دید.
این اصل احترام متقابل، عدالت و عمل متقابل دو طرفه در تمام روابط انـسانی ضـروري اسـت و تنهـا اختـصاص بـهکسب و تجارت ندارد. مردم باید براي منافع یکدیگر کار کنند. وقتی یک شرکت به قیمت ضرر دیگري بخواهـد کـارکند، جامعه دچار مشکل م یشود.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)
 
 
سنگ فرش هر خیابان از طلاست (فصل52: هشت گام براي یک زندگی کامل – کلام پایـانی بـا جوانـانجهان.)
● هشت گام براي یک زندگی کامل – کلام پایانی با جوانان جهان
1-  نیروي بالقوه خود را شکوفا کنید: جوانی تنه ا مرحله اي گذرا از کودکی به بلوغ نیست، اغراق نیست اگر بگوییم که این زمان از زندگی شما کیفیت و جهت بقیه     زندگیتان را تعیین می کند.
2-  آرزوهاي بزرگ داشته باشید: تاریخ متعلق به کسانی است که آرزوهاي بزرگ دارند.
3-  خلاق فکر کنید: تاریخ توسط متفکران و افراد خلاق هدایت میشود. جامعـهاي کـه قابلیـت تولیـد و خلاقیـت راتحسین کند، شکست       نمیخورد.
4-  چالش طلبی: تاریخ با چالش طلبی و شجاعت پیشرفت می کند. مردمی که اهل چالش هستند، موفق  میشوند.
5-  فداکاري: تاریخ با فداکاري رشد می کند. یک نسل باید براي رفاه نسل بعدي فداکاري کند.
6-  از خودگذشته باشید: انسانها براي زندگی بایکدیگر به دنیا میآیند، هیچکس تنها زندگی نمیکند. قبـل از خـودبه جمع فکر کنید، و نفع عموم را به نفع شخصی مقدم بدارید.
7-  با خودتان روراست باشید: با خودتان روراست باشید. فکـر کنیـد کـه کـدام راه بهتـرین روش بـراي روراسـتی بـاخودتان است، به دنبال آن بروید.
8-  فروتن باشید: رشد و توسعه از یادگیري سرچشمه میگیرد. وقتی فکر کنیـد کـه چیـزي را مـی دانیـد، در همـانلحظه که فکر می کنید واقعاٌ مهم هستید، رشد متوقف  میشود.
چشم و گوش خود را به سوي مناظر و صداهاي دور و برخود باز کنید، فروتنی پیشه کنید و سخت بکوشید.
منبع: کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست( کیم وو چونگ)